- تش پشتی
کنده ای بزرگ که در پشت آتش قرار دهند
معنی تش پشتی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(هََ پُ)
لغت نامه دهخدا
مدد و معونت و یکدیگر را یاری کردن: هم پشتی و یکدلی و موافقت میباید. (تاریخ بیهقی). از هم پشتی دشمنان اندیش نه از بسیاری ایشان. (مرزبان نامه).
اگرچه مرا با چنین برگ و ساز
به هم پشتی کس نیاید نیاز.
نظامی
اگرچه مرا با چنین برگ و ساز
به هم پشتی کس نیاید نیاز.
نظامی
هم پشت بودن یاری یاوری: ... تا ببرکات یک دلی و مخالصت ومیامن هم پشتی و معاونت از چندین ورطه هایل خلاص یافتند
پوزه بند، با پشت دست به دهان کسی کوبیدن
از روستاهای شهرستان تنکابن
کوله پشتی چوپانان و کشاورزان که از جنس پشم بوده و دست بافت
جفت گیری مرغ و خروس
ضربه زدن با پشت تبر
نوعی ضربه ی ضعیف با پشت دست که در کشتی گیله مردی به چهره ی.، از انواع بازی
دو ترکه، سواری دو نفره
سه ترک سواری سه نفره
نوعی پشتی که از پشم بافند، دوش توبره ی کشاورزی و چوپانی
کبریت
مرتعی در جنوب روستای کوهپر نوشهر